سال نو در حالی فرا میرسید که تقویم فوتبالیِ ایران نشان میدهد باید منتظر اتفاقات مهم و سرنوشتسازی باشیم؛ از تعیین قهرمان و تیمهای سقوط کننده گرفته تا انتخابات فدراسیون، جنگ داخلی در استقلال و؛ که ۱۰ مورد از آنها در زیر اشاره شده است:
۱- آیا استقلال قهرمان لیگ میشود یا نه؟ استقلال
به گزارش ورزش سه؛ تیم فوتبال استقلال در پایان سال ۱۴۰۲ بهعنوان صدرنشین، لیگ برتر فوتبال ایران را تمام کرد؛ این اتفاق برخلاف تمام پیشبینیها و با وجود همه بدبینیها نسبت به تیمی بود که با سبک و استایل منحصر به فرد و نسبتاً دفاعی، منتقدان بسیاری داشت؛ با این حال سرمربی استقلال بدون توجه به همه صحبتها و بحثهای مطرح شده به روش بازی خود وفادار ماند و با کسب نتایج مناسب، بهخصوص در بازیهای خانگی تیمش را در صدر جدول لیگ برتر نگه داشت و حالا با گذر از تیمهایی مثل سپاهان و پرسپولیس و عبورِ بدون آسیب از بازیهای بزرگ، امید بسیاری دارد تا در مسابقات باقیمانده لیگ برتر عنوان قهرمانی این فصل از رقابتها را به دست بیاورد که این برای جواد نکونام در اولین سال حضور در استقلال یک دستاورد بسیار بزرگ خواهد بود.
در ۹ بازی باقیمانده باید در انتظار هر اتفاق و هر جنجالی بود؛ بهخصوص که انگیزه تیمها برای متوقف کردن صدرنشین بیش از شروع لیگ است و نکونام هم با علم به این موضوع وارد مسابقات میشود. او در ماموریتش تا به امروز کاملا موفق عمل کرده و هواداران امیدوار هستند دوباره قهرمانی روی دست کاپیتان این تیم در ورزشگاه آزادی به رقص در بیاید.
با انتشار فرمهای تازه در فرابورس مشخص است که سهام بلوکی باشگاه پرسپولیس با قیمت گزاف در فرابورس عرضه خواهد شد و بانکی که از همین حالا برای مدیران باشگاه پرسپولیس و همچنین بلندپایگان وزارت ورزش نامش مشخص شده، مالکیت این باشگاه را بر عهده خواهد گرفت. این تصمیم در پی رعایت قوانین مربوط به کنفدراسیون فوتبال آسیا برای پایان مالکیت مشترک دو باشگاه است و در عین حال استقلال نیز که فعلاً در قیمومیت وزارت وزارتخانه ورزش است، به زودی درست مثل پرسپولیس عاملیت خود را به بانک دیگری واگذار خواهد کرد؛ دو بانکی که آنچنان که سخنگوی دولت گفته از بانکهای خصوصی خواهند بود.
موضوع واگذاری این دو باشگاه یک ماجرای طولانی و چندین ساله بوده و نکته عجیب عدم اعتماد به اشخاص برای مالکیت این دو باشگاه است؛ چنانچه پیش از این، هم استقلال و هم پرسپولیس سابقه اداره توسط اشخاص را دارند و خللی بر مسیرشان وارد نگردیده است. در نهایت باید دید نحوه واگذاری این دو باشگاه به چه نتیجهای منجر خواهد شد.
مهدی ترابی، فوق ستاره پرسپولیس و یکی از بهترین بازیکنان این تیم در سالهای منجر به قهرمانی در آخرین مصاحبه امسال پس از بازی پیکان در یک صحبت غافلگیرانه اعلام کرد شاید فصل آینده در پرسپولیس حضور نداشته باشد؛ موضوعی که نشان از عدم رضایت او از شرایط مالیاش در پرسپولیس میداد.
ترابی که گرانترین بازیکن تیم محسوب میشود، با قراردادی که عددی به مراتب پایینتر از تعداد نسبتا قابل توجهی از ستارههای لیگ دارد، با این مصاحبه موضع خود را برای تمدید قرارداد با پرسپولیس مشخص کرد و به نظر قرمزها در سال مالیِ جدید کار سختی برای جلب رضایت او خواهند داشت.
ترابی که قبلا لیگ قطر را رها کرده تا به پرسپولیس بپیوندد و از بازیکنان بسیار موثر در قهرمانیهای سالهای این سالهای پرسپولیس محسوب میشود، ممکن است دوباره به یک پیشنهاد خارجی تن بدهد و شاید هم در تابستان پیش رو او را بهعنوان بمب نقل و انتقالات در مسیر یک باشگاه متمول لیگ برتری ببینیم؛ چیزی که به نظر نمیرسد احتمالاً چندان هم ضعیف باشد.
یحیی گلمحمدی، فرهاد مجیدی و علی دایی سه چهره جذاب فوتبال ایران هستند که در حال حاضر در مسابقات باشگاهی حضور ندارند. ۳ مربی نامدار و اسم و رسمداری که حضورشان در هر باشگاهی زمینهساز اتفاقات جدید و گرمابه بخش مسابقات فوتبال ایران خواهد بود. این سه نفر به دلایل مختلف در لیگ برتر فوتبال ایران حضور ندارند و شاید بازگشتشان به لیگ برتر در فصل آینده یکی از هیجان انگیزترین اتفاقات این مسابقات باشد.
گلمحمدی با جدایی از پرسپولیس در انتظار پیشنهادهای تازه است و علی دایی نیز با رفع موانع اگر بخواهد، میتواند هدایت تیمهای خواهانش را بر عهده بگیرد.
در مورد فرهاد مجیدی هم فعلاً اولویت او با فوتبال امارات یا قطر یا تیم خارج از حوزه ایران است، اما شاید هم در تابستان او بهترین گزینه برای حضور در یکی از تیمهای مدعی لیگ غیر از پرسپولیس لقب بگیرد؛ او که تنها سرمربی لژیونر فوتبال ایران در سالهای اخیر در یک لیگ معتبر بوده است، با تجاربی که اندوخته، قطعاً نیمکت جذابی را برای هر تیمی که در آن حضور داشته باشد، شکل خواهد داد.
احمد نوراللهی هافبک شاخص و خوش اخلاقی است که بهطرز عجیبی کارش در تیم ملی به اتمام رسید. یک سوءتفاهم یا یک دلخوری یا شاید هم یک تصمیم عجولانه او را از فهرست بازیکنان تیم ملی کنار زد؛ در حالی که حضور احمد در جام ملتهای آسیا میتوانست برای تیم ملی بسیار کارساز باشد و همانطور که دیدیم هیچ یک از هافبکهای حاضر و کمربند میانی تیم ملی موفق نشدند کاری که او برای تیم ملی انجام میداد را به نتیجه برسانند.
با این حال، نوراللهی که در حال حاضر با پیراهن الوحده قطر با درخششی افراطی یکی از بهترین بازیکنان فوتبال امارات محسوب میشود، با یک گام به جلو میتواند به اردوی تیم ملی برگردد، اما به نظر میرسد برخی سوءتفاهمات فعلاً مانع از این است که این هافبک هنرمند را دوباره در جمع داشته باشیم.
نوراللهی از زمان جدایی کارلوس کیروش در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ تا پایان دوره بازگشت کیروش پس از جام جهانی ۲۰۲۲ بازیکن ثابت تیم ملی بود و در ابتدای حضور امیر قلعهنویی آرام آرام به بازیکنی تبدیل شد که بین یک چهره ثابت و یک بازیکن جانشین در نوسان بود؛ با این حال با فرمی که او از خود نشان داده، این انتظار وجود دارد با رفع سوءتفاهمات او را دوباره در جمع ملیپوشان ببینیم.
در فصل تازه استفاده از ویایآر در فوتبال ایران تبدیل به یک عقده و یک حسرت بزرگ شده است. در شرایطی که همه تیمهای همه کشورهای صاحب فوتبال از دستگاههای مربوطه برای تمیز صحنهها بهره میبرند، فوتبال ایران در نهایت با اِهِن و تُلُپ و کمک کنفدراسیون فوتبال آسیا، تنها در دو دربی از این فناوری استفاده کرد؛ در حالی که هیچ تصویری از اتاق ویایآر در دو بازی مشاهده نشد تا ببینیم بالاخره قرار است با چه سیستم و گردش کاری، داوران مشغول بازبینی صحنههای مشکوک مسابقات این دو مسابقه جنجالی هستند.
در این باره وعدههای بسیاری دادهاند و صحبتهای بسیاری مطرح شده است؛ از مطرح تا شکل گرفتن مباحث اولیه مربوط به وارد کردن ویایآر به ایران بیش از ۶ سال میگذرد که در این بین مسئله کمبود منابع موضوع تحریمها و عواملی از این دست باعث شده فوتبال ایران فعلاً از نعمت ویایآر بیبهره باشد؛ چیزی که در هم در جام ملتهای آسیا و هم در رقابتهای باشگاهی لیگ قهرمانان به نمایندگان ایران لطمه غیر قابل جبران وارد کرد؛ چراکه بازیکنان ما هنوز عادت استفاده از این فناوری را در پس ذهن خود ندارند.
در فوتبال ایران جنگ بزرگ و دامنهدار بین تیمهای پایین جدولی برای بقا در لیگ برتر در جریان است؛ تیمهای دوست داشتنی و گاهاً پر امکاناتی که به هیچ وجه در خود نمیبینند در این موقعیت گیر افتاده باشند، اما از صنعت نفت آبادان، نساجی و استقلال خوزستان تا فولاد، هوادار و پیکان، درگیری شدیدی برای رهایی از کابوس سقوط دارند و هدف اول آنها در سالِ پیش رو خواهد بود.
توجه داشته باشید اگر در موقعیت لرزان و در کابوس افتادن به دسته پایینتر باشید، ممکن است همه چیزِ تیمتان تحت تاثیر این مسئله قرار بگیرد و عجیب نیست که در ادامه مسابقات از منطقه سقوط باز هم اخباری مبنی بر تغییر مدیریت و سرمربی بشنویم.
جالب اینجاست که هر ۱۶ تیم حاضر در لیگ برتر امکانات و تجربه جالبتری برای ادامه زندگی در سطح اول فوتبال ایران دارند، اما به حکم قوانین در نهایت دو تیمی که شاید هواداران و علاقهمندان بسیاری هم داشته باشند باید غزل خداحافظی از لیگ برتر را بخوانند و دستشان را از پنجه برگزیدگان فوتبال ایران باز کنند؛ سقوطی که تلخ و غمانگیز و ناراحت کننده خواهد بود، اما پایان زندگی نیست.
سالهاست که طرفداران تیمهای پر امکانات شهرستانی فوتبال ایران مثل سپاهان و تراکتور در تب کسب جام قهرمانی لیگ برتر و پایان استیلای استقلال و پرسپولیس برای مسابقات هستند، اما در هفت سال گذشته این جام از تهران بیرون نرفته و ۶ بار پرسپولیس و یک بار استقلال فاتح این رقابتها شدند. در دو فصل گذشته سرمایهگذاری بیشتر از سوی تراکتور و سپاهان و هجوم آنها به سمت عنوان قهرمانیِ لیگ برتر، کار را برای آبی و قرمز پایتخت دشوارتر کرد، اما باز هم آنها بودند که موفق شدند جام را در تهران نگه دارند.
در ابتدای امسال سپاهان و همچنین تراکتور با خریدها و دو مربی خارجی اسم و رسمدار مدعیان جدی عنوان قهرمانی به نظر میرسند، اما هر کدام به دلایلی در میانه راه دچار تنگی نفس شد و از کورس کمی کنار کشیدند؛ اگرچه در ۹ بازی باقیمانده فرصت مناسبی برای قهرمانی آنها وجود دارد؛ با این حال به نظر میرسد مدیران فوتبال ایران تمایل آنچنانی به این اتفاق ندارند و شکل برنامهریزی و تصمیمگیریها همچنان به سود استقلال و پرسپولیس است؛ کما اینکه در ماجرای سپاهان و محرومیت و کسر امتیاز، اتفاقاتی رخ داد که هرگز نمیشد آن را برای استقلال و پرسپولیس متصور بود و احکام انضباطیِ سوال برانگیز در دفاع از پرسپولیس استقلال و در تقابل با سپاهان در نهایت منجر به بروز اتفاقاتی شد که سپاهان، سال جاری را در رتبه چهارم تمام کند؛ اتفاقی که با وجود استارت فوقالعاده آنها اصلا قابل تصور و انتظار نبود.
جواد نکونام، سرمربی و علی خطیر، مدیرعامل از ابتدای حضور خطیر به جای حجت کریمی بهعنوان مدیرعامل باشگاه با چالشهای جدی مواجه شدند. این دو به هیچ وجه از نظر سبک کار مدیریتی همخوانی خاصی با یکدیگر ندارند و همین مسئله باعث بروز اختلافاتی جدی بینشان شده و جالب اینکه با وجود این جنگ و دعوا و صحبتهای تند سرمربی و واکنشهای گاه و بیگاه باشگاه، تیم فوتبال استقلال همچنان در صدر جدول لیگ به کار خود ادامه میدهد؛ تا جایی که بعضی از هواداران تصور میکنند شاید این مسئله یک دعوای سوری باشد!
البته این مسئله از اساس مردود است چراکه اگر اندکی آشنایی یا نزدیکی با دو جبهه مختلف باشگاه استقلال داشته باشید، از عمق جدیت این جنگ خبردار خواهید بود و حتی تا به امروز تلاشها برای صلح بین دو طرف به نتیجه نرسیده و آنها به صورت دوری و دوستی کار را پیش میبرند؛ این اولین باری است که مدیریت و سرمربی یک باشگاه کوچکترین ارتباطی با یکدیگر ندارند و با ارتباط بسیار اندک سازمانی مسائل تیم را رتق و فتق میکنند.
در پایان این فصل از رقابتهای لیگ برتر مشخص خواهد شد که این منازعه دامنهدار و بیپایان خطیر و نکونام در نهایت به سود کدام یک از طرفین به اتمام خواهد رسید؛ در حال حاضر داوری این جنگ را هواداران بر عهده دارند و با توجه به نتایج تیم فوتبال، برتری نسبی با جبهه نکونام است.
آنقدر از دوره حضور مهدی تاج بهعنوان رئیس فدراسیون فوتبال ایران میگذرد که شاید در خاطرتان نمانده باشد که اسفند ماه سال ۱۴۰۳ انتخابات مجددی برای ریاست فدراسیون فوتبال برگزار و با حضور مهدی تاج و رقبایی که نامشان مشخص نیست، جبههی تازهای در فوتبال گشوده خواهد شد.
انتخاباتِ پیش رو که مقدماتش از کمی قبلتر پایهریزی شده، محل زورآزمایی تاج بهعنوان رئیس مستقر با فردی است که میخواهد نظم کنونی فوتبال ایران را بههم بریزد؛ فردی که باید پس از گذر از صافیها برای جلب آرای هیئتها و باشگاهها تلاش کند؛ در حالی که خود تاج در این مورد ید طولایی دارد و تیمی از قبل با او همکاری میکنند که سبد آرای او را دست نیافتنی نشان میدهند.
انتخابات فدراسیون فوتبال ایران یکی از مهمترین رویدادهای رشته ورزشی در سال پیش روست، اما با توجه به زمان برگزاریاش در اسفندماه آینده فعلاً آنچنان پرخبر نخواهد بود؛ با این حال، به نظر در نیمه دوم سال آرام آرام فضای فوتبال ایران و جهتگیری و آرایش نیروها به این سمت خواهد رفت.
نهادهای مختلف از جمله وزارت ورزش برای انتخابات، نظارت و حتی دخالت مستقیمی دارند و به هر حال فردی سکان هدایت فدراسیون فوتبال را در دست خواهد گرفت که بتواند بیشترین همپوشانی را با گروههای مختلف داشته باشد.